به گزارش خبرگزاری مهر، ششصد و سیزدهمین برنامه از سری برنامههای سینماتک خانه هنرمندان ایران، دوشنبه اول بهمن به نمایش فیلم سینمایی «جوخه» ساخته اولیور استون (۱۹۸۶) اختصاص داشت. پس از نمایش این فیلم ۱۲۰ دقیقهای، نشست نقد و بررسی آن با حضور کورش جاهد منتقد و مترجم سینما برگزار شد. اجرای این برنامه برعهده شهرام اشرف ابیانه بود.
«جوخه» داستان مرد جوانی است که در جنگ ویتنام دچار مشکلات روحی میشود و وحشت جنگ او را در بر میگیرد …
شهرام اشرف ابیانه در این نشست گفت: شاهد فیلم نفسگیری بودیم که برای من حتی پس از چندبار دیدن همچنان قابل توجه است. الیور استون با ساخت این فیلم بیشتر به عنوان کارگردان مطرح میشود. البته تا پیش از این اثر به عنوان فیلمنامهنویس مطرح شده بود و در کارهای مهمی حضور داشت.
کورش جاهد در ادامه این نشست گفت: دانشجو که بودم، یکی از دوستانم یک فیلم ویاچاس را به من سپرد تا گیر نیفتد. آن زمان داشتن ویاچاس جرم بود. من آن فیلم را که یکی از آثار استون بود، دیدم و بسیار لذت بردم. بنابراین آن فیلم را بارها دیدم. بعد از آن بود که آثار استون را دنبال کردم. در واقع باتوجه به حال و هوای سنی که داشتم، از فیلمهای او بسیار لذت میبردم و آنها را دوست داشتم. در ایران کمتر شاهد این هستیم که درباره استون صحبت شود، زیرا از نظر برخی او قدری مشکوک است. چراکه توانسته فیلمهایی چون جیافکی را بسازد. اما چیزی که میتوان درباره فیلم «جوخه» گفت، مسئله نسل جوان است. در واقع این مسئله از جنگ ویتنام شروع و در ادامه به طور مرتبط درباره آن صحبت میشود. استون نیز در جنگ ویتنام حضور داشته و از آن تاثیر بسیاری گرفته است.
وی ادامه داد: در ابتدای فیلم جملهای درباره جهنم گفته میشود که میگوید جهنم یعنی فقدان دلیل. یعنی شما نمیدانید برای چه دلیلی کاری را انجام میدهید. این موضوع مصداق جوانهایی بوده که در جنگ ویتنام هستند اما نمیدانند برای چه میجنگند. جمله دیگری در فیلم وجود دارد که میگوید جوان! تا جوانی زندگی کن. سپس اینطور نشان داده میشود که جوانهای بسیاری در جنگ ویتنام کشته شدهاند و ما آن را میبینیم.
این منتقد سینما در ادامه بیان کرد: جنگ ویتنام باعث تحولات بسیاری در آمریکا میشود. در همین راستا فیلمهای بسیاری درباره این جنگ ساخته شده است. همچنین موسیقی راک و اعتراضی نیز بعد از این واقعه شکل گرفته است. به طور کل جامعه دگرگون شده و این دگرگونی ناشی از مسائل جنگ ویتنام و به طور کل جنگ سردی است که بین آمریکا و شوروی بود. البته روشنفکران آمریکایی مرتب به این موضوع اعتراض میکردند و میگفتند، چرا ما باید از این سر دنیا به آن سر دنیا برویم و بجنگیم؟ در واقع شاید به همین دلیل است که دیگر آمریکا بهراحتی نمیتواند مانند آن دوران تن به چنین جنگهایی بدهد.
وی همچنین با اشاره به انتقادهای برخی از منتقدان ایرانی که استون را فیلمسازی بهظاهر منتقد معرفی میکنند که با حکومت هماهنگ است، توضیح داد: ما از دید خود به مسائل آدمهای خارجی نگاه میکنیم و بعضا قضاوت درستی نداریم. به هر حال الیور استون یک آمریکایی است و انتقادش با انتقاد ما متفاوت است. او به جنگ انتقاد دارد و این را در آثار خود نشان داده است. ما بهخاطر ممنوعیت نمایش فیلمهای خارجی، عادتهای اشتباهی در فیلم دیدن پیدا کردهایم. به عنوان مثال فقط زیرنویس را میخوانیم تا متوجه داستان اثر بشویم. در صورتی که تصاویر نیز مهم هستند.
جاهد در پایان بیان کرد: در این فیلم گوزن میبینیم؛ دلیل انتخاب گوزن در فیلم چیست؟ گوزن نماد الهه آرتمیس بوده که در اساطیر یونان باستان به عنوان ایزد بانوی شکار شناخته میشده است. انسان نیز موجودی شکارگر است. گاو نیز در اثر دیده میشود که نماد مردسالاری است. هر کدام از نمادهای نشان داده شده در فیلم، معنای خاص خود را دارند. در نهایت با توجه به این توضیحات باید بگویم که صرف نظر از اینکه آقای استون کیست و چطور این داستان را در فیلم روایت کرده، خود فیلم را بهطور مستقل میتوان تحلیل و تفسیر کرد.